مدتی پیش، «مولانا سجاد صاحب نعمانی» از علمای مسلمان هند، در شهر تاریخی «احمدنَگَر» واقع در ایالت «ماهاراَشترا» ، در جمع تعدادی از علمای این ایالت سخنانی مهم را پیرامون درگیریهای موجود میان مسلمانان و هندوها و درگیری بین ظالمان و مظلومان در هندوستان، ایراد کردند.
بخشی از ترجمهی سخنرانی جالبتوجه «مولانا صاحب نعمانی» در ادامه تقدیم میگردد.
مسلمانان هندوستان تاوان چه چیزی را پس میدهند؟
خلال سالهای گذشته که در جلسات افراد غیرمسلمان مشارکت داشتم این حرفها را زدهام و این موضوع را پیش آنها اینطور بیان کردهام که ما مسلمانان تاوان چه چیزی را میدهیم؟ ما تنها تاوان این را میدهیم که ما مسلمانان، مانند آنها قبول نکردیم که هندو شویم. تنها جرم ما همین بود و نه چیز دیگری. اجداد آنان برای حفظ جان خویش قبول کردند هندو شوند.
زندهزنده آتشزدن از ویژگیهای «برهمنها» است. آنها از زنده سوزاندن دشمن خود خوشحال میشوند. به آنها گفتهاند که وقتی کسی را زندهزنده میسوزانید فلان خدا بر شما لطف میکند. من با اطمینان میگویم که اینها جزئی از اعتقاد و دین آنهاست. اینطور نبود که برای اولینبار فقط مسلمانان را در «گجرات» آتش بزنند.
مسلمانان خیال میکنند که این ظلم فقط علیه ما مسلمانان اتفاق افتاده است. نمیدانند که 250 هزار تن از علمای بودایی را زنده آتش زدند. مردم عادی چیزی از این نمیدانند. اینطور شد که گفتند جان ما را نجات بدهید و در عوض ما هر کاری بخواهید میکنیم. به آنها گفته شد که باید بتها را عبادت کنید و علیه ما هم اعتراضی نکنید. در هند بزرگترین بت، بت بودا است، اما تا جایی که من میدانم خود او بزرگترین مخالف بتپرستی در دنیا بود.
مسئله این سرزمین هیچگاه هندو و مُسلمان نبوده
بحث اصلی من این است که مسئله این سرزمین هیچگاه هندو و مسلم نبوده است. بلکه مسئله اصلی را هندو مسلم کردهاند تا مسئله دیگری مخفی بماند. مسئله اصلی، مسئله ظالم و مظلوم و بالا و پایین است. تا زمانی که ما بر اساس هندو و مسلم در این ملک تلاش کنیم، دشمن سود میبرد و ما ضرر میکنیم.
من بسیار سفر میکنم و هر کجایی میروم در ایستگاه قطار و یا فرودگاه، غیر مسلمانان دور من جمع میشوند و میپرسند که آیا شما جناب نعمانی هستید؟ و بعد (چه زن، چه مرد و پیر و جوان) میگویند: «خواهش میکنیم دستی را که بر سر ما مظلومین گذاشتهاید بر ندارید.»
آنها میگویند: «ما فقط 15-20 سال از شما فرصت میخواهیم، ما نقشه هند را تغییر خواهیم داد.» حال و هوا و جوش و شور عجیبی دارند. این هم مهم است که غیرمسلمانان و مظلومان با زبان خود میگویند: «تا زمانی که مسلمانان پشتیبان ما نباشند ما موفق نخواهیم شد.»
در ماه اکتبر در ایالت «جارکند» جمعی از « آدیواسیها » تظاهرات بزرگی داشتند. من در جمع آنها نزدیک به 20 دقیقه سخنرانی داشتم، حال مردم چنان دگرگون شد که شروع کردند به گریهکردن. یکی از زنان آدیواسی از برگزارکنندگان خواست که اجازه بدهند چند دقیقه صحبت کند. وقتی پشت تریبون آمد، گفت: «میخواهم به برادران و خواهران مسلمان خودم بگویم که شما دستتان را بر سر ما بگذارید، ما ظرف دو سال نظام برهمنی را در جارکند از جا بر خواهیم کند.»
کسی فکرش را هم نمیکرد که مردمان همین قوم بیدار شوند. هماکنون جریانی در ایالت «پنجاب» بهراه افتاده است. «سیکهای» این ایالت با صدای بلند فریاد میزنند: «ما هندو نیستیم و دیگر حاضر به تحمل این نیستیم که به ما هندو بگویند.»